روزنامه صاعقه

این روزنامه ساخته شده تا شما از ریز و درشت وقایع دنیا جادو با خبر بشید

روزنامه صاعقه

این روزنامه ساخته شده تا شما از ریز و درشت وقایع دنیا جادو با خبر بشید

آیا این پایان کار هاگوارتز است؟!!!!!

سلام دوستان

از تأخیر چند روزه ام عذر میخوام.آخه خبری نبود ولی حالا با دست پر برگشتم.مدرسه جادوگری هاگوارتز یکی از بزرگترین مدارسی که در زمینه جادوی مجازی فعالیت می کند و زیر نظر  هرمیون جین گرنجر(دامبلدور ششم)سالهاست که فعالیت خود ادامه میدهد مدتی است دچار مشکلاتی شده است.با شروع فصل مدارس تعداد دانش آموزان این به مدرسه به 2 نفر کاهش یافته و با آغاز ترم 20 این مدرسه همین 2 نفر هم مدرسه را ترک گفتند.یکی از دلایل این امر فاصله زمانی بسیار زیاد بین ترم 20 و 19 این مدرسه است.امیدواریم این مدرسه دوباره به دوران اوج برگرده

.......................................................

نظر فراموش نشه

زندگی بدون تخیل

سلام دوستان.

اولأ خیلی از دستتون کفری ام که نظر نمی زارین.بابا جان تورو خدا نظر بزارین.حالا اینا را وللش.اگه پیگیر این روزنامه باشید حتمأ درمورد یلدا و مریم و جنون هری پاتری که در موردش صحبت کردیم می دونید.یلدای قصه ما بعد از نظر گذاشتن توی مدرسه بوباتون یه سری هم به مدرسه هاگوارتز زده و گفته:

این چرت وپرتا چیه نوشتی؟ 
داداش کوچیکم باورش شده یه همچین مدرسه ای وجئد داره.دست از سر من برنمیداره همش میگه میخوام مثل هری پاتر جادوگر شم 
لطفا بیا وبم جواب بده و بهش بگو مدرسه جادوگری وجادوگر شدن چرت وپرته.ممنون

و مدیر مدرسه در جواب گفته بود:

lمدیر:این از نظر شما "چرت و پرتا" سرگرمی بچه هاست.
شما هم مشکلت به خودت مربوطه،این شمایید که باید به بچه هاتون یاد بدید تخیل رو جدی نگیرن.مگه ما بچه نبودیم و این دوران رو نگذروندیم؟؟ مگه ما جدی گرفتیم؟ یا بچه هایی که اینجا سرگرم میشن مگه جدی گرفتن؟؟ 
این که به برادرتون بگید اینها فقط سرگرمی مجازیه،وظیفه ی خودتونه.
اگر اسم این ها رو "چرت و پرت" نگذاشته بودید بهتون کمک میکردم اما وقتی میگید چرت و پرت،کمی بهم برمیخوره و اینکارو نمیکنم

دانش آموزان و اساتید این مدرسه هم ساکت ننشستند و در اعتراض به این عمل ناشایست نظراتشون رو بیان کردند.کوردلیا ویزلی گفته بود:

 انسانهایی که به رویاها و تخیل میگن "چرت و پرت" هیچوقت هیچی نمیشن. نهایتا یکی از اون آدمای خشک و تکراری و معمولی میشن که همه زندگیشون یکنواخته و صبح میرن سر کار و شب میان خونه. هرروز کارهای تکراری و مشخصی رو انجام میدن، بدون اینکه یه بار از خودشون بپرسن چی از زندگی میخوان. آخر رویای زندگیشون اینه که یه کارمند جزء، توی یه اداره بشن. 

یلدا جان تو که امروز نمی تونی مفهوم تخیل رو برای برادرت توضیح بدی، هرگز نمی تونی بچه های خوبی تربیت کنی. باید مسائل زندگی رو برای بچه توضیح داد، نه اینکه از زندگی دلزده اش کنی. مگه من، بچه هایی که اینجا میان، یا حتی خود تو، از همون اول که به دنیا اومدیم همه چیز رو بلد بودیم؟ سوالهای کودکی خودت رو فراموش کردی؟ آیا دیگران هم همین برخورد رو باهات داشتن؟ بهتره به جای اینکه به ما گیر بدی، به برادرت توضیح بدی که اینجا واقعا جادوگری یاد نمیدن. بگو ما اینجا داریم یه جور بازی انجام میدیم و توی این بازی، آدما مثلا جادوگرن. 
تو امروز ممکنه از حرف من ناراحت بشی اما اگه همین روش رو پیش بگیری، آب پاکی رو می ریزم روی دستت. خودت که آدم بزرگی نمیشی هیچ، بچه هات هم عقده ای بار میان عزیزم. ببخشید من معمولا آدم رکی هستم. جور دیگه ای نمی تونستم آگاهت کنم. بازم انتخاب با خودته.
آفرین به کوردلیای عزیز که جواب دندان شکنی به این خانم بیگانه با فانتزی و تخیل داد.در پیرو فرمایشات تأکیدی دوست خوبم کوردلیا باید بگم آلبرت انیشتین فیزیکدان آلمانی گفته است:تخیل مهمتر از علم است.علم محدود است ولی تخیل دنیا را در بر می گیرد
پس بیاین با هم به وب این خانم بریم و با نظراتمون اونو شرمنده کنیم
........................
نظر فراموش نشه

آیا نارنیا شیطان پرستی است

این سئوالی بود که ناشناسی به نام"فانتزی دوست"از هومن چهارده مدیر وبلاگ نارنیا پرسیده بود.فانتزی دوست د نظرات این پست پرسیده بود:

 توی مطالب قبلیت گفته بودی که فلانی گفته در فلان جا اصلان نماد خداست و تو این رو رد کردی بودی.ولی توی این پست دقیقأ برخلاف اینو گفتی.اگه اصلان نماد خداست و افراد برای ورود به بهشت و جهنم ساخته ی لوئیس از سمت راست و چپ رد میشند و یا اینکه در دنیا ما هم اصلان وجود داره و در نتیجه نماد حضرت مسیح و یا خداست و هزاران چیز دیگر که الان یادم نیست.قصد توهین به نارنیا یا وبلاگ رو ندارم و فقط می خواهم شک و تردیدم در باره این اثر هنری از بین بره.با این تدابیر من تقریبأ به اینکه نارنیا شیطان پرستیه ایمان اوردم.لطفأ کمکم کن تا تفکراتم در باره نارنیا خراب نشه

و هومن در جواب گفته بود:

اتفاقا برعکس، یه روز یه نفر اومد به وبلاگم (وبلاگ قبلیم) و گفت دلایلی وجود داره که ثابت میکنه نارنیا شیطان پرستیه. من براش از روی خود کتاب مثال آوردم که مثلا توی کتاب سوم، اصلان نماد خداست. ازش خواستم که اگه راست میگه، بگه از کجا به این نتیجه رسیده که نارنیا شیطان پرستیه.
من قبول دارم که اصلان نماد خداست (و نماد حضرت مسیح هم هست). بهت اطمینان میدم که نارنیا شیطان پرستی نیست. لطفا بهم بگو کجا این موضوع رو رد کردم. شاید وقتی که اون مطلب رو می نوشتم، حواسم نبوده و تمرکز نداشتم. این خیلی مهمه که بدونم، لطفا بگو کجا این موضوع رو رد کردم.
فانتزی دوست به این سئوال بسنده نکرده بود و دوباره پرسیده بود:
ولی همینم که اصلان نماد خدا باشه یه جور افکار ضد خدایی.مثلأ وقتی میاد می گه هری پاتر نماد خداست این چرت چون خدا آسیب نمیبینه ولی اینکه اصلان نماد خدا باشه بیشتر با عقل جور در میاد چون اصلان قدرت هایی هم داره و نارنیا رو بوجود اورده و به تعبیر دیگه نارنیا زمینیه که ما توش زندگی می کنیم ولی این افکار ضد اسلامی و ضد هر آیین یکتا پرست دیگه ایه 
کمکم کن لطفأ
و هومن اینگونه پاسخ داده بود:
نه دیگه، نکته همینجاست. توی نارنیا، اصلان "نماد" خداست، نه "خود خدا". قدم اول اینه که ما بدونیم نارنیا یه داستان تمثیلی هست. یعنی همه چیز توی نارنیا به صورت نمادین بیان شده. سی اس لوئیس برای اینکه مفاهیم پیچیده مذهبی و خداشناسی رو به بچه ها بفهمونه، مجبور شده از تمثیل استفاده کنه و مثال بزنه. اینا همه مثاله. اصلان و نارنیا و پادشاه و جادوگر، در ظاهر فقط یه قصه هست برای سرگرم کردن بچه ها. اما اگه ما روی مفهوم داستان دقت کنیم، خیلی زود می فهمیم که لوئیس داره مفاهیم معنوی رو به زبون بچه ها برامون بیان میکنه. اگه اصلان رو نماد خدا بگیریم و جادوگر رو نماد شیطان و بچه ها رو نماد خودمون بگیریم، همه چیز فرق میکنه. اگه از این زاویه نگاه کنیم، به این نتیجه می رسیم که جنگ نارنیا، جنگ انسان با نفس بد خودشه. مثلا همین مه سبز رنگ که این همه بهش گر میدن. اگه فرض کنیم این مه نماد شیطانه که انسان رو وسوسه میکنه، همه چیز فرق میکنه. اون مه لوسی رو وسوسه کرد که اون صفحه از کتاب رو پاره کنه تا زیباتر بشه. این وسوسه براى زیبایی بینهایت نیست؟ جای دیگه، ادموند سر قدرت با کاسپین دعوا کرد. یوستاس به خاطر حرص و طمعی که به طلا داشت، تبدیل به اژدها شد. این منطقی تر نیست که مه رو نماد نفس بد انسان بگیریم؟ نمیشه که اون مه رو فقط به خاطر سبز بودنش نماد اسلام بگیریم. خیلی چیزا سبزه(مثلا لجن!) پس آیا لجن هم به خاطر سبز بودنش، نماد اسلامه؟ نه.
کتاب نامه های اسکروتیپ هم یه داستان تمثیلی هست. دلیل نمیشه که چون شخصیت اول داستان، یه شیطانه، بگیم این کتاب شیطان پرستیه.
ما توی یه داستان تمثیلی، نباید بیش از حد خودمون رو درگیر اسمها و رنگها و این چیزها بکنیم. به قول مولانا، مشکل ما اینه که فقط صورت تمثیل رو چسبیدیم و معنای تمثیل رو کنار گذاشتیم. مثلا فرض کن توی کلاس، معلم ریاضی برای اینکه x و y رو به بچه ها بفهمونه، میگه فرض کنید این دو حرف، سیب و پرتقال هستن. به جای 2x می تونین بگین دو سیب. حالا یکی از بچه ها ممکنه بگه دوسیب که مال قلیون کشیدنه و همه بخندن. این بچه فقط به صورت و ظاهر تمثیل توجه کرده. اما بچه ای که داره درس رو گوش میکنه، متوجه هست که این فقط یه مثاله. ما هم باید به معنای تمثیل نارنیا توجه کنیم وگرنه حتی خود لوئیس هم می دونست که خدا، شیر نیست. یا حتی کسی ممکنه این جملات منو بخونه و فکر کنه که من قلیون میکشم! اما من مشکل تنفسی دارم و قلیون برام مثل سم می مونه. در هر حال من فقط مثال زدم. باید از ظاهر مثال، به عمق و مفهومش پی ببریم.
وقتی نارنیا رو می خونی به این فکر کن که اصلان، "مثلا" خداست نه اینکه لوئیس خواسته باشه بگه که خداى ما واقعا یه شیره! 
من کاملاً مطمئن هستم که نارنیا نه تنها شیطان پرستی نیست بلکه یه اثر عرفانی هم هست. شباهت های زیادی بین نارنیا و منطق الطیر عطار پیدا کردم که وقتی این ترم تموم شد و درس منطق الطیر رو گذروندم، این شباهت ها رو اینجا می نویسم. امیدوارم تونسته باشم منظورم رو برسونم.
می بینی که منم همش مثال زدم. گاهی آدم نمی تونه با کلمات منظورش رو برسونه. برای همین مثال میزنه. کاری که لوئیس در نارنیا و نامه های اسکروتیپ انجام داد. اگه بازم سوالی داشتی، خوشحال میشم کمکی کنم.
اگه یه بچه 5 ساله این پست رو بخونه، شاید چیز زیادی ازش متوجه نشه. اما نارنیا رو می فهمه. مطالب نارنیا و این پست، درواقع یکی هستن. فقط این پست به زبون بزرگترها نوشته شده و نارنیا به زبون بچه ها. اگه مخالفان نارنیا به این نتیجه برسن، حرفاشون رو پس می گیرن.
یه حکایت توی مثنوی هست که میگه یه روز یه فارس و یه عرب و یه رومی می خواستن میوه بخرن. فارسه گفت انگور بخریم. عربه گفت نه، عنب بخریم (عنب به فارسی یعنی انگور). رومی هم به زبون خودش گفت انگور. اینا دعواشون شد. یه پیرمردی که زبون هرسه اینا رو بلد بود، اومد گفت پولتون رو بدین من تا اون چیزی که میخواین رو براتون بگیرم. رفت براشون انگور خرید و هرسه هم راضی شدن. مشکل اون سه نفر این بود که زبون همدیگه رو نمی فهمیدن.
حکایت نارنیا هم همینه. نارنیا داره به زبون تمثیل و مثال، مفاهیم کلی معنوی رو بیان میکنه. اما مخالفان نارنیا متوجه نیستن. فرقی نمیکنه کتاب نارنیا رو بخونی یا بشینی پای منبر. هردو درنهایت یک هدف رو دنبال می کنن.
من همون موقع که تمام کتابهای نارنیا رو خوندم، به این نتیجه رسیدم که اگه کسی تمام کتابهای نارنیا رو بخونه، ایمانش قوی تر میشه. حالا که دارم درسهای عرفانی رو می گذروندم، هرروز چیزهای بیشتری از نارنیا می فهمم.
توضیحات هومن کامل بود و جای هیچ ابهامی برای افرادی که کمترین شکی به فانتزی دارند رو باقی نمی ذاشت.
با تشکر از هومن وفانتزی دوست

فانتزی مجازی یا جنون هری پاتری

سلام دوستان

داشتم توی مدرسه بوباتون چرخ میزدم که توی نظرات به یه چیز جالبی برخوردم.یکی توی قسمت نظرات نوشته بود

مریم:

خدا شفات بده 
این قدر فیلم هری پاتر نبین
و مدیر مدرسه اینگونه پاسخ داده بود
هر کسی نظری داره

نظرات محترمند و کاملأ شخصی
اگر شما به نظرات دیگران احترام نمی زاری که دلیل نمیشه بد باشند
بالا تر از این نظر نظر دیگری به شرح زیر بود
یلدا:
خودتونو مسخره کردین؟ 
اینا چیه مینویسی؟یعنی چی شروع ترم دوم؟ 
داداشم ول کن نیس فک میکنه شماها واقعا جادوگرین میگه میخواد مثل شما جادوگر بشه لطفا بیا وبم و بهش بگو که حرفاتون همش واسه سررگرمیه فقط
و مدیر مدرسه در پاسخی کوتاه گفته بود:البته که برای سرگرمیه
این سئوال و جواب ها ذهن من رو مشغول کرد به طوریکه از خودم پرسیدم:اینا یه جور جنون هری پاتری نیست؟
ولی بعد خودم به جواب پی بردم و اون این بود که"ما برای فرار از خستگی بعد از مدارس و کار روزمره این مدارس/روزنامه ها/وزارتخونه و... رو راه انداختیم تا خوش باشیم و تا زمانی که کمترین چیزی ما را به هم پیوند بده ما در کنار هم می مونیم.اگه امروزه هری پاتر حلقه ارتباط ماست پس ما چرا باید بخواین این حلقه رو قطع کنیم و دوستی هامون رو تموم کنیم"ولی این جواب ها برای خیلی ها قابل قبول نیست.نظر شما چیه؟شما چه جوابی برای مریم و امثال او دارید؟

آغاز ترم 20 هاگوارتز

سلام بر دوستان و خوانندگان روزنامه صاعقه.قبل از هر چیز باید از کوردلیای عزیز تشکر کنم که خبر شروع ترم 20 هاگوارتز رو به من داد.خوب دیگه اسم خبر که داد میزنه.ترم 20 هاگوارتز شروع شده.این مدرسه یکی از قدیمی ترین مدارسیه که در این حوزه فعالیت می کنه و مدارس دیگه به تقلید از این مدرسه ساخته شدند.بین ترم 20 و 19 این مدرسه فاصله زیادی افتاد و دلیل اون هنوز مشخص نیست.